رفیقای نیمه راه

 قابل توجه بعضیا....

[ چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:, ] [ 19:48 ] [ سارا ] [ ]
جرم عاشقی

  

[ چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:, ] [ 12:44 ] [ سارا ] [ ]
خدامیشه...

خداجون میشه تو امشب منو تو بغل بگیری

بگی آروم توی گوشم دیگه وقتشه بمیری

  خداجون میگن تو خوبی مثل مادرا میمونی

اگه راست میگن ببینم عشق من کجاست میدونی

 

خداجون میشه یه کاری بکنی به خاطر من

من میخوام که زود بمیرم آخه سخته زنده موندن

من که تقصیری نداشتم پس چرا گذاشته رفته

خداجون تو تنها هستی میدونی تنهایی سخته

 

زنده بودن یا مردن من واسه اون فرقی نداره

اون میخواد که من نباشم باشه اشکالی نداره

خداجون میخوام بمیرم تا بشم همیشه راحت

ولی عمر اون زیاد شه حتی واسه ی یه ساعت

 

خداجون میشه تو امشب منو تو بغل بگیری

بگی آروم توی گوشم دیگه وقتشه بمیری

[ چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:, ] [ 12:41 ] [ سارا ] [ ]
چقدرسخته...

چقدر سخته یکی بهت بگه ستاره شو بچینمت اما یکم که گذشت بهت بگه دیگه نیا ببینمت

 

خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری صبح بلندشی و ببینی که دیگه دوسش نداری

 

خیلی سخته که نباشه هیچ راهی برای آشتی بی وفاشه اون کسی که جونتو براش گذاشتی

 

خیلی سخته اون کسی که اومد و کردت دیوونه هوساش وقتی تموم شد بگه یشت نمیمونه

 

خیلی سخته که عزیزی یه شب عازم سفرشه تازه فردای همون روز دوست عاشقش خبرشه

 

خیلی سخته توی پاییز با غریبی آشنا شی ولی وقتی که بهار شد یه جوری ازش جداشی

 

خیلی سخته که یه غریبه به دلت یه روز بشینه اما اون بگه که هرگز نمیخواد تورو ببینه.

 

[ چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:, ] [ 12:37 ] [ سارا ] [ ]
خدایا...

خدایا.....

 

 

 

 

بابت ان روز که سرت داد کشیدم متاسفم....

 

 

من عصبانی بودم.....

 

 

 

برای چیزهایی که تو میگفتی....

 

 

 

ارزش نداشت....

 

 

 

و من پافشاری میکردم.....

 

 

خـــداونـــــداااااااااااا . . .


دستـــــم بــه آسمــان نمیـــرسـد . . .


امــــــا تـــو کـــه . . .


دســــتـتـ بــه زمیــــن مــی رســـــد . . .

بـلنـــــــدم کــــن . . . !!!

[ چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:, ] [ 12:29 ] [ سارا ] [ ]
فراموشی

چه زود از یاد بردی


چه زود از خاطرت رفت


که من به یادت زنده بودم


که عشق را برایت معنا دادم


چه زود فراموش کردی


دلم را بخاطر تو از یاد برده بودم


وای بر تو


که چه زود از یاد بردی


قلبم را به اجبار به نامت کرده بودم


و وای بر من


که چه زود فراموش شدم


نمی دانم خاطرت هست یا که آنرا نیز فراموش کردی که من تنها با صدای تو آرام بودم


نمیدانم یادت هست


تمام راهم را برای تو آواز می کردم

 
میدانم دیگر هیچ یادت نیست


من همان تنهای آواره ای خواهم شد


که تو مرا یافته بودی.

[ چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:, ] [ 12:22 ] [ سارا ] [ ]
خیانت...

هر گاه از شدت تنهایی"به سرم هوس اعتمادی دوباره میزند"خنجر خیانتی را

که به پشتم فرو رفته"در می اورم"میبوسمش اندکی نمک به رویش می پاشم

دوباره بر سرجایش می گذارم"از قول من به ان لعنتی بگویید"خیالش تخت"من

دیوانه...هنوز به خنجرش هم وفا دارم.

[ سه شنبه 13 تير 1391برچسب:, ] [ 20:44 ] [ سارا ] [ ]
تنهایی بی پایان

تنهایی های من پایانی ندارد

از دیروز تا فردا بر بوم دل تنهایی را نقش زده ام

تنهایی را ستوده ام

تنهایی را بوییده ام

تنها یی را در کنج دل نهاده ام

و اکنون از تنهاییهای دل می نگارم


[ یک شنبه 11 تير 1391برچسب:, ] [ 20:26 ] [ سارا ] [ ]
خنجربرام بیارید.....

 

[ دو شنبه 5 تير 1391برچسب:, ] [ 13:31 ] [ سارا ] [ ]
بازی باهم بودن

آدم ها کنارت هستند ،تا کی؟    تا وقتی به تواحتیاج دارند.

 

ازپیشت میروند یک روز،کدام روز؟   وقتی کسی جایت آمد.

 

دوستت دارند،تاچه موقع؟      تا موقعی که کسی دیگر رابرای دوست داشتن پیدا کنن.

 

میگویندعاشقت هستند برای همیشه،نههههه   فقط تا وقتی که نوبت بازی باتوتمام میشود

 

واین است بازی باهم بودن!!!!!

[ یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, ] [ 20:29 ] [ سارا ] [ ]
مابهم بدکردیم

بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود؛بیخودی حرص زدیم،سهممان

کم نشود؛ماخدارتباخودسردعوابردیم؛مابه هم بدکردیم ؛مابه هم

بدکردیم؛مابه هم بدگفتیم؛ماحقیقت هارازیرپاله کردیم وچقدرحظ بردیم

که زرنگی کردیم ازشما میپرسم،ماکه راگول زدیم......؟

[ یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, ] [ 20:20 ] [ سارا ] [ ]
اخر خط ....

سادگی...سادگی... سادگی... و بازم سادگی

بی اعتمادی.... دروغ....خیانت

چقد سخته با احساست بازی شه

چقد سخته بدونی تو این مدت براش مثل عروسک بودی

چقد سخته یکی رو دوست داشته باشی ولی اون...

خنده های دروغی

دوست دارم های دروغی

آدمای دروغی

فک میکنم یه مرده متحرکم

به کی میشه اعتماد کرد

به کی؟؟؟؟

تیکه های قلبی رو که شکوندی جمع کردنش سخته

کاش هیچ وقت بهم نمیگفتی دوسم داری

کاش هیچ وقت نمیدیدمت

کاش هیچ وقت متولد نمیشدم

کاش زود تر بمیرم و خلاص شم

شاید به حرفام بخندید ولی اینا حرفای دلمه...

دلی که شکسته

غروری که له شده

داغونم بدجور داغون

به آخر خط رسیدم

آخر خط.... 

[ یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, ] [ 13:56 ] [ سارا ] [ ]
تنهایی

همچنان لحظه های سرد تنهایی میگذرد اماهنوزباورندارم که تنهایم!ً

همچنان عمرمیگذرد اماهنوزباورندارم که دراین دوروزدنیا دوروزآن پرازغم است!

همچنان زندگی سازخودش رامیزند ولی سرنوشت باآن سازنمیرقصد!

همچنان درحسرت بهارنشسته ام اما نمیدانم خزانی زیباتر ازبهار راپشت سرگذاشتم!

این دل لحظه به لحظه بهانه هایش را بیشتر میکند اما نمیداند حتی این بهانه ها نیز دیگر به یاری اونمی آید!

همچنان این لحظه های نفس گیرزندگی رامیگذرانم!

اماهنوزباورندارم که دیگر هیچ امیدی درقلبم نیست،

امیدمن دیروزبودکه گذشت،

امیدمن فرداست که ازفردانیزناامیدم،

 دیروزهرچه بودگذشت اما هرچه پیش خواهدآمددیگر نخواهدگذشت ودردلم خواهدماند.

همچنان ازنگاه گل پژمرده درگلدان خشک میفهمم که پرپرم!

همچنان ازآواز بی صدایی پرنده میفهمم که من نیزدرقفسی به بزرگی دنیا اسیرم!

[ پنج شنبه 1 تير 1391برچسب:, ] [ 18:48 ] [ سارا ] [ ]
خوش امدید

سلام دوستان به وبلاگ جدیدم خوش امدید.این وبلاگ باوبلاگ قبلیم

فرق داره اون وبلاگ روبه خاطر عشقم درست کرده بودم ولی الان

تنهای تنهام واین وبلاگ رو برای تنهایی هام درست کردم.امیدوارم

خوشتون بیاد.

 

[ پنج شنبه 1 تير 1391برچسب:, ] [ 15:10 ] [ سارا ] [ ]
مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ،